امیر بهدادامیر بهداد، تا این لحظه: 12 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

...امیر بهداد فرزندی بی نظیر...

شیرین کاریهای بیست و یک ماهگی

شیرین کاریهای بیست و یک ماهگی گل آقا ای جان . ای قربون این ادا در آوردنت بشم من قدت بلند شده و دستت به آبریز یخچال میرسه.روزی چند بار میری سرش و آبش رو روی خودت و زمین می ریزی. این شده بازی این روزات . بفرمایید آب خنک... کار جدید این روزات.آخه اینم شد کار؟ موبایل و بر میداری و یا شماره میگیری یا بازیهاش رو میاری و خودت بازی می کنی. تا حالا چندین بار اس ام اس فرستادی و میس کال برای این و اون انداختی. چه قد بگم پا تو کفش بزرگترها نکن؟ هر روز این کارو می کنی . با کفشهای مختلف هولم نکن...
31 مرداد 1392

با تو...

  با تو...   با تو که می خندم تمام روزهایم زیبا می شود چه خوش اتفاقی ست  با تو بودن عاشقانه که صدایم می کنی نامم دل انگیزترین آوای دنیا را به خود می گیرد ...
30 مرداد 1392

عیدفطر و تعطیلات...

سلام گل یک دونه ی من بهداد جانم پس از یک هفته تاخیر اومدم تا خاطرات یک هفته ی پیش تا حالا رو برات تعریف کنم. سه روز قبل از عید فطر راهی تهران شدیم که هم پیش مامانا باشیم و هم یه سفر دو سه روزه بریم اصفهان و یه دیداری با دوستان همیشگی مون داشته باشیم. سه شنبه ساعت پنج بودکه راه افتادیم . ساعت نه و نیم بود که رسیدیم منزل باباجون اینا. شما هم که خوابت رو توی جاده کرده بودی و حسابی سرحال و دل به نشاط بودی. افطاری خوردیم و شب هم شما تا پاسی از شب بیدار بودی و نمی خوابیدی. روز چهارشنبه تا ساعت یازده دوازده خوابیدی و بعدش ساعت چهار و پنج عصر رفتیم پیش خانجان. به قول خودت دان دان. افطار پیششون بودیم و دیگه ساعت ده بود که دوباره برگشتیم پیش مام...
24 مرداد 1392

روزای بیست و یک ماهگی

سلام آقا کوچولوی خونه ی ما. سلام فرشته کوچولو بهدادم ماه تابانم. هفته ی اول روزای بیست و یک ماهگیت رو داریم می گذرونیم. تو هر روز شیرین تر از دیروز. تو هر روز دوست داشتتنی تر از دیروزمیشی  و ما  هر روز عاشقتر و دلباخته تر از دیروز. امروز سیزدهم مرداد 92 هست دیروز ساعت دوازده ظهر از خواب بیدار شدی آخه شبش ساعت دو نیمه شب بود که خوابیدی.  بعد از بیدار شدنت یه سر رفتیم توی حیاط که هم گلها رو آب بدیم و هم سرمون گرم بشه و تو رو هم سوار دوچرخه ات کردم و کلی توی حیاط راهت بردم. بعدش اومدیم توی خونه و ناهار خوردی و بعدش هم چون باید یک عالم لباس اتوکاری می کردم شما رو آوردم توی اتاق و درب کتابخونه رو باز کردم که تو با اسباب...
13 مرداد 1392

تقویت عزت نفس...

50 روش علمی برای تقویت عزت نفس بچه ها   1- نخستین گام را برای تقویت عزت نفس فرزندانتان هم اکنون بردارید، اسمی نامناسب برای فرزند خود انتخاب نکنید که یک عمر مایه ناراحتی و سرافکندگی او شود.  2- هر روز فرزند خود را در آغوش بگیرید.  3- همواره خوبی ها، نقاط قوت و ویژگی های مثبت را در فرزند خود جست و جو کنید.  4- به حرف ها و درددل های فرزند خود خوب گوش دهید حتی اگر به نظرتان فاقد اهمیت می رسد.  5- راه های مطمئن آرامش خاطر و آسودگی خیال را به فرزندانتان آموزش دهید.  6- برای اسباب بازی های مورد علاقه کودکتان ارزش قایل شوید.  7- بپذیرید که مادر یا پدر کامل نبودن ایرادی ندا...
11 مرداد 1392

پنجمین سالروز

پنجمین سالروز جشن عقدمون مبارک بهداد عزیزم هشتم مرداد هر سال برای من و بابا روز قشنگ و پر از خاطره ای هست. روز به یاد موندنی به عقد هم در اومدنمون.  اگه یادت باشه پارسال هشتم مرداد سال ٩١ خاطره ی لحظه به لحظه ی از چند روز قبل از جشنمون رو برات کامل و مفصل نوشتم. (تو قسمت مناسبتها) دیگه الان لازم به یاد آوری و تکرار نیست. چون اونچه که مهمه اینه که اون خاطره برای همیشه در ذهن و قلبم حک شده. خوشحالم که تو و بابا رو دارم. دوستتون دارم . ...
8 مرداد 1392

ماهگرد بیست و یکم

  تک تک ستاره های عمرت بلند و والا باقی عمرت ۱۰۰۰ به بالا امروز روز تولدته عزیزم عزیزمی ، دوستت دارم به مولا بهداد عزیزم ماهگرد بیست و یکمین ماه زندگیت مبارک امیدوارم همیشه سلامت باشی و  شاد و پر تلاش زندگی کنی ...
7 مرداد 1392

گالری عکس بیست ماهگی

بهداد عزیزم این ماه اصلا نگذاشتی که ازت عکس بگیرم. تمام مدت جلوی دوربین اخم کردی و همکاری نکردی. برای گالری عکس بیست ماهگیت به همین چند تا عکس بسنده می کنم. اینم صندلی ماشینت که تا ماه قبل توی جاده و مسافرتها توش راحت میخوابیدی اما این ماه دیگه تا گذاشتیمت توش گریه کردی و دوست نداشتی که تنهایی عقب ماشین بشینی. بابا هم بازش کرد و آورد توی خونه و حالا شده مبل جنابعالی و  روزا خیلی میشینی توش.امیدوارم که دوباره ازش خوشت بیاد و رضایت بدی که توش بشینی . به خدا برای سلامتی و ایمنی خودت هست. نه برای اینکه خودم راحت توی ماشین بشینم. اینجا هم روز تولد بابایی بود که قبل از اومدنش داشتیم خونه رو تزئین ...
7 مرداد 1392